........... عشق یعنی
love is ..........
خودکشی واژه ای ست که هر بار میشنوم یک علامت سوال بزرگ در ذهن من شکل میگیرد...از خودم میپرسم چگونه ممکنه یه انسان بخواد از زندگی در این دنیا با همه ی زیبایی هاش و زشتی هاش دل بکنه؟؟؟و اون چیزی که منو بیشتر تحت تاثیر قرار میده اینه که چطور کسی میتونه به خاطر کس دیگه یا بهتر بگم به خاطر از دست دادنه کسی که دوسش داره اقدام به خودکشی کنه،اونم واسه کسی که خودش دیگه نخواسته که تو زندگی اون باشه...این مسئله برام غیر قابل درکه..
بنظرم وقتی کسی کس دیگرو ترک میکنه به این معنیه که واقعا عاشق نبوده...پس اگر ما بخوایم بخاطر همچین کسی زندگیمونو تموم کنیم واقعا بی معنی و احمقانست
باور من اینه که میتونیم با تقدیرمون بجنگیم...میتونیم این واقعیت دردناک و که ما تو زندگیمون شکست خوردیمو قبول کنیم...اما نزاریم این شکست مانع بشه که به زندگیمون ادامه بدیم...میتونیم با همه ی این زشتی ها ادامه بدیم به امید اینکه یه روزی که شاید خیلی هم دور نباشه عشق واقعیمونو پیدا کنیم...
بعضی وقتا پیش خودم میگم یعنی ممکنه منم یه روزی به همچین نتیجه ای برسم که برای عشق خودکشی کنم؟؟؟یعنی ممکنه همه ی ارزوهامو نادیده بگیرم؟؟؟یعنی ممکنه بخوام از کسایی که دوسشون دارم دل بکنم؟؟؟یعنی ممکنه؟؟
اما اینو میدونم که اگه خدا تو لحظه لحظه ی زندگی ما باشه هرگز این اتفاق نمیافته...پس خدایا حتی واسه یه لحظه مارو تنها نزار مخصوصا اون لحظه هایی که بیشتر از همیشه بهت نیاز داریم...اون لحظه هایی که جز تو از دست کسی کاری برنمی یاد...اون لحظه هایی که جز یاد تو چیزی اروممون نمیکنه...
نظر من اینه که دنیایی که خدا واسمون افریده انقدر توش زیبایی وجود داره،که با وجود همه ی زشتی هایی که انسان ها در ان به وجود اوردند بخواهیم در ان زندگی کنیم...
دوست دارم بدونم که شما تو زندگیتون عشقتونو ازدست دادید؟؟؟
اگر اره چطور با این موضوع کنار اومدید؟؟؟
ایا به خودکشی هم فکر کردید؟؟؟
ازتون ممنون میشم اگه منو به عنوان یه دوست هم صحبت خودتون بدونید... و در اخر به امید یه زندگی قشنگ برای همه ی شما ... من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار كاهش فشار خون، كاهش ميزان ابتلا به سرما خوردگي، كاهش استرس و ... تنها شروع بهره وري از عشق است. عشق و سلامتي به طرز عجيبي از هم متاثر مي شوند. انسانها براي برقراري ارتباط مخابره مي كنند و زماني كه در برقراري ارتباطي معقول و دوست داشتني موفق مي شوند، پاداش و بهره اي عظيم را براي خود به ارمغان مي آورند. البته هيچ مدرك و شاهدي در رابطه با تاثير مثبت عشق هاي تازه و پر تنش و حرارت اوليه ، بر سلامتي مشاهده نشده است. افرادي كه عاشق مي شوند مدعي تجربه احساس جذاب، جالب و پرتكاپو به طور همزمان هستند. اينها همگي مي تواند منبعي از استرس باشد. در حاليكه عشق ثابت و متعادل و عميق مي تواند تاثير مثبت بر سلامتي فرد داشته باشد. و اما 10 فايده موثر ارتباط عاشقانه: 1- نياز كمتر براي مراجعه به پزشك: يكي از فرضيه هاي توجيهي براي اين مزيت اين است كه افرادي كه داراي ارتباط خوب با يكديگر هستند بهتر از خود مراقبت مي كنند. بهترين دوستان شما به شما انگيزه حفظ رژيم غذايي سالم را مي دهند. 2- افسردگي و سوء مصرف دارويي كمتر: تحقيقات ثابت كرده كه ازدواج و تاهل باعث كاهش ميزان استرس در مردان و زنان مي شود و ميزان مصرف مواد مخدر و نوشيدني هاي غير مجاز را به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي دهد. 3- كاهش فشار خون: ازدواج موفق و شاد يكي از عوامل تاثير گذار بر فشار خون مي باشد و اين مقدار را در حد ايدهآلي حفظ مي كند. 4- كاهش اضطراب: اين افراد به دليل توليد دوپامين بيشتر، كمتر دچار اضطراب مي شوند. 5- كنترل طبيعي درد: مطالعات MRI بر روي زوجها ثابت كرده كه فعاليت بخشي از مغز اين افراد در كنترل درد چشمگيرتر است. 6- مديريت بهتر استرس: افرادي كه توسط ديگري حمايت مي شوند و ديگران آنها را دوست دارند در برخورد با شرايط استرس زا به طور معقول تري برخورد مي كنند. 7- كاهش ميزان سرماخوردگي: افرادي كه داراي روابط عاشقانه هستند كمتر دچار استرس، اضطراب و افسردگي ميشوند و در نتيجه سيستم ايمني آنها ارتقا مي يابد و در برخورد با عوامل ويروسي و سرما كمتر دچار بيماري خواهند شد. 8- التيام سريعتر: سرعت التيام زخم يكي ديگر از قدرت هاي حاصل از روابط عاشقانه مي باشد كه البته با انجام آزمايش، صحت آن تاييد شده است. 9- افزايش طول عمر: سرعت مرگ و مير افراد مجرد به هر دليل ممكن 58% بيشتر از افراد متاهل است. ازدواج و تاهل و وابستگي با ميزان كاهش انزواطلبي در ارتباط است. تنهايي و انزوا طلبي يكي از دلايل اصلي مرگ و مير مي باشد. 10- زندگي شادتر: يكي از بارزترين مزاياي عشق، لذت و شادي است. شادي حاصل از تاهل و ازدواج و احساس تعلق، بيشتر از درآمد قابل توجه شادي آور و لذت بخش است. ارتباط خود را قوت بخشيد. اگر مبتلا به اضطراب و افسردگي هستيد ، جهت درمان هرچه سريعتر اقدام كنيد. مهارت ارتباطي و شيوه كنترل و مديريت گفتگو و بحث ها را آموزش ببينيد. به انجام امور جذاب، جالب و شادي بخش با شريك و همسر خود بپردازيد. موفقيت يكديگر را جشن بگيريد. نكته آخر از اهميت قابل توجهي برخوردار است. به همان اندازه كه حمايت از همسر و دوست در بحران هاي زندگي لازم است، بودن در كنار هم و سهيم بودن درشادي يكديگر نيز داراي اهميت مي باشد. چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره . هنوزم دیوونه ام. عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني عشق یعنی دوختنها از درون، عشق یعنی بی پروا شدن سعی از قطره تا دریا شد وبلاگ خنده دار خنده بازار حتما سربزنید www.khandehbazariha.loxblog.com عشق یعنی با تو خواندن از جنون عشق یعنی راه رفتن زیر باران عشق یعنی من می روم تو بمان عشق یعنی آن روز وصال عشق یعنی بوسه ها در طوله سال عشق یعنی پای معشوق سوختن عشق یعنی چشم را به در دوختن عشق یعنی جان می دهم در راه تو عشق یعنی دستانه من دستانه تو عشق یعنی دوستت دارم تورو عشق یعنی می برم تا اوج تورو عشق یعنی حرف من در نیمه شب عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب عشق یعنی انقباضو انبصاط عشق یعنی درده من درده کتاب عشق یعنی زندگیم وصله به توست عشق یعنی قلب من در دست توست عشق یعنی عشقه من زیبای من عشق یعنی عزیزم دوستت دارم عشق من دوستت دارم یه عالمه خستگی ها را به خاطر بسپار عشق یعنی...خودکشی!!!
ادامه مطلب
سودای...
مــن کــه گفــتم...
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
دوست داشت لباشو گاز بگیرم .
من دلم نمیومد .
اون لبامو گاز می گرفت .
چشاش مثل یه چشمه زلال بود ٫صاف و ساده …
وقتی در گوشش آروم زمزمه می کردم : دوستت دارم ٫
نخودی می خندید .
شبا سرشو می ذاشت رو سینمو صدای قلبمو گوش می داد .
من هم موهاشو نوازش میکردم .
عطر موهاش هیچوقت از یادم نمیره .
دوست داشت وقتی بغلش می کردم فشارش بدم ٫
لباشو می ذاشت روی بازوم و می مکید٫
جاش که قرمز می شد می گفت :
هر وقت دلت برام تنگ شد٫ اینجا رو بوس کن .
منم روزی صد بار بازومو بوس می کردم .
تا یک هفته جاش می موند .
معاشقه من و اون همیشه طولانی بود .
تموم زندگیمون معاشقه بود .
همیشه بعد از اینکه کلی برام میرقصید و خسته می شد ٫
میومد و روی پام میشست .
دستمو می گرفت و می ذاشت روی قلبش ٫
می گفت : میدونی قلبم چی می گه ؟
می گفتم : نه
می گفت : میگه لاو لاو ٫ لاو لاو …
بعد می خندید . می خندید ….
منم اشک تو چشام جمع می شد .
اندامش اونقدر متناسب بود که هر دختری حسرتشو بخوره .
مثل مجسمه مرمر ونوس .
تا نزدیکش می شدم از دستم فرار می کرد .
مثل بچه ها .
قایم می شد ٫ جیغ می زد ٫ می پرید ٫ می خندید …
وقتی می گرفتمش گازم می گرفت .
بعد یهو آروم می شد .
به چشام نگاه می کرد .
اصلا حالی به حالیم می کرد .
دیوونه دیوونه …
بیشتر شبا تا صبح بیدار بودم .
نمی خواستم این فرصت ها رو از دست بدم .
می خواستم فقط نگاش کنم .
هیچ چیزبرام مهم نبود .
فقط اون …
من می دونستم (( بهار )) سرطان داره .
خودش نمی دونست .
نمی خواستم شادیشو ازش بگیرم .
تا اینکه بلاخره بعد از یکسال سرطان علایم خودشو نشون داد .
بهار پژمرد .
هیچکس حال منو نمی فهمید .
دو هفته کنارش بودم و اشک می ریختم .
یه روز صبح از خواب بیدار شد ٫
دستموگرفت ٫
آروم برد روی قلبش ٫
گفت : می دونی قلبم چی می گه؟
بعد چشاشو بست.
تنش سرد بود .
دستمو روی سینه اش فشار دادم .
هیچ تپشی نبود .
داد زدم : خدا …
بهارمرده بود .
من هیچی نفهمیدم .
ولو شدم رو زمین .
هیچی نفهمیدم .
هیچکس نمی فهمه من چی میگم .
هنوز صدای خنده هاش تو گوشم می پیچه ٫
هنوزم اشک توی چشام جمع می شه ٫
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
عشق یعنی می ستایم من تو را ،
عشق یعنی در پی تو در به در ،
عشق یعنی یک بیابان درد سر،
عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
عشق یعنی قلبی آماج خطر،
عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
عشق یعنی باز می خوانم تو را ،
عشق یعنی بگذری از آبرو ،
عشق یعنی کلبه های آرزو،
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،
عشق یعنی سروهای سر بلند ،
عشق یعنی خارها هم گل کنند،
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
عشق یعنی سایه بانم من تو را ،
عشق یعنی بشکنی قلب مرا ،
عشق یعنی می پرستم من تو را،
عشق یعنی آن نخستین حرفها ،
عشق یعنی در میان برفها ،
عشق یعنی یاد آن روز نخست ،
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست ،
عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...
ادامه مطلب
عشق یعنی سوختنها از درون
عشق یعنی سوختن تا ساختن
عشق یعنی عقل و دین را باختن
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل
عشق یعنی گم شدن در باغ دل
عشق یعنی تو ملامت کن مرا
عشق یعنی می ستایم من تو را
عشق یعنی در پی تو در به در
عشق یعنی یک بیابان درد سر
عشق یعنی با تو آغاز سفر
عشق یعنی قلبی آماج خطر
عشق یعنی تو بران از خود مرا
عشق یعنی باز می خوانم تو را
عشق یعنی بگذری از آبرو
عشق یعنی کلبه های آرزو
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام
عشق یعنی انتظار یک سلام
عشق یعنی دستهایی رو به دوست
عشق یعنی مرگ در راهت نکوست
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد
عشق یعنی دل سپردن تا ابد
عشق یعنی سروهای سربلند
عشق یعنی خارها هم گل کنند
عشق یعنی تو بسوزانی مرا
عشق یعنی سایه بانم من تو را
عشق یعنی بشکنی قلب مرا
عشق یعنی می پرستم من تو را
عشق یعنی آن نخستین حرفها
عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
عشق یعنی تک درختی در کویر
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر
عشق یعنی بگذری از هفت خان
عشق یعنی آرش و تیر و کمان
ادامه مطلب
که افق نزدیک است
وخدایی بیدار
که تو را میبیند
و به عشق تو همه حادثه ها میچیند
تا تو یادش افتی
و بدانی هم بخشش از اوست...
ادامه مطلب
عـشق یعنـی مـایه قـوت قـلـب
عشق یعنیانفجاراحساسات
عشق یعنی کم کردن فاصله ها
عشق یعنیکلید یک رابطهای محکم
عشق یعنیدر موفقیت هم شریک بودن
عشق یعنی کاری کنی که راحت پیدات کنه
عشق یعنی مثل اشرف زاده ها باهاشرفتارکنی
عشق یعنیکسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه
عشق یعنی وقتی باهاش قرار داری به خودت برسی
عشق یعنی یک عالمه حرف رو با یه اشاره گفتن
عشق یعنی هولش بدی تو یک مسیر درست
عشق یعنی یه بازی که تمومی نداره
عشق یعنی از هیکلش تعریف کنی
عشق یعنی من وتو ما میشویم
عشق یعنی حرفشو باورکنی
Power By:
LoxBlog.Com |